خلاصه داستان: یک قاتل حرفهای به نام «رابرت راث» در نظر دارد تا پیش از فرا رسیدن دوران بازنشستگیاش چندین قرارداد کاری دیگر را بپذیرد اما با از راه رسیدن یک قاتل حرفهای تازه کار به نام «بین» همه چیز بهم میریزد و...
خلاصه داستان: سالوادور مالو فیلمساز مشهوری است که اکنون در دوران افول خود به سر می برد. سالوادور برای رهایی از گذشته اش که او را عذاب می دهد، یک نیاز فوری در وجودش پیدا می کند که گذشته خود را با جزئیات زیاد بررسی و بازشماری کند تا در نهایت بتواند به رستگاری برسد. خاطرات سالوادور او را به دوران بچگیش در دهه 1960 میلادی و شهر پاترنای اسپانیا می برد. این خاطرات همچنین او را به یاد مادرش، اولین امیال و آرزوها، اولین عشقش در دهه 1980 میلادی، درد و رنج های بعد از جدایی، کشف زود هنگام سینما، رو آوردن به نویسندگی به عنوان تنها مرهم برای فراموش کردن و غیره می آورد…
خلاصه داستان: «لوری» عضو یک چرخه و گروه جنایتکار است که پس از انجام یک سرقت جواهرات، در عوض تقسیم کردن اموال ربوده شده، فرار میکند و در مسیر جدید زندگی خود با چالشهای جدیدی رو به رو میشود تا اینکه...
خلاصه داستان: یک جراح پلاستیک نابغه که در تراژدگیهای موجود در گذشتهاش گیر افتاده است، پس از ۱۲ سال تلاش موفق به ساخت یک نوع پوست مصنوعی که توانایی مقاومت در برابر انوع صدمهها را دارد، میشود و...
خلاصه داستان: در یک گذشته دور و پیش از آشنایی با «شرک»، «گربه چکمه پوش» متهم به دزدی از یک بانک شده و این در حالی است که «دامپتی» دوست صمیمی وی این جرم را انجام داده است. با وجود خصومت میان آنها، این گروه دو نفره راهی یک ماجراجویی جدید برای دزدیدن غازی میشوند که تخم طلا میگذارد و...
خلاصه داستان: سن فرانسیسکو. لوییس خون آشام دویست ساله، خاطرات خود را برای خبرنگاری به نام دانیل مالوی بازگو می کند: این که چگونه در لوییزیانای قرن هجدهم به دست لستات به خون آشام تبدیل شده…
خلاصه داستان: «ال ماریاچی» به عنوان گیتار نواز دورهگرد وارد شهری میشود. شهری که مملو از خلافکاران و آدمکُشان است. او از گذشته خود فراریست و به دنبال مکانی امن برای زندگیست. در ابتدای ورود به شهر مجبور به درگیری با چند خلافکار و کشتن آنها میشود و این شروع مشکلات بیشتر برای اوست. او در این شهر عاشق «کالورینا» میشود که رئیس خلافکاران نیز به او علاقه دارد و...
خلاصه داستان: ماجراهای زندگی «اویتا دوارته»، بازیگر فیلم های ردهی «ب» آرژانتینی که همسر رئیس جمهور/دیکتاتور کشور، «خوآن پرون» شد و میلیونها آرژانتینی عاشقانه دوستش داشتند، و همینطور خیلیها هم از او متنفر بودند...
خلاصه داستان: یک محافظ امنیتی سعی دارد از فردی بیگناه که قرار است در یک محاکمه به عنوان شاهد حاضر شود و همچنین تحت تعقیب یک گروه خلافکار هم میباشد ، مراقبت کند اما …